یونگ می گفت : زندگی، دشتی افتابی و خلوتگاهی برای خواب و اسایش نیست ما همواره از فرو رفتن در مرداب های زندگی هراس داریم اما گاهی همین مرداب ها ،حقیقت را به ما نشان می دهند و در دست و پا زدن در آن مرداب ها به ارزش عمیق زندگی پی می بریم ،بالغ می شویم و از خامی معصوم خود جدا می شویم مولانا نیز رنج را سویه مهم زندگی می داند رنج ،دیدار با حقیقتی است که در زندگی با سایه ها از یاد برده ایم و گاه از روی اقبال ،بدون آگاهی، بدان دچار می شویم مولانا از همان قصه اول مثنوی ،شاه و کنیزک ،ما را متوجه همزاد حقیقی مان می نماید تا وضعیت روح مان را دریابیم و چون آن مگس بر ادرار خر نباشیم مگس زبونی که بر برگ کاهی بر ادرار خر سوار بود و خود را ناخدای دریاها می دانست آیا همه ما چنین اندیشه ای را در سر نداریم و خود را حاکم جهان محدود خود نمی دانیم؟ مولانا در داستان طوطی و بازرگان نیز مارا به مردن از خود بینی می خواند تا مرداب روح خود را ببینیم مولانا به این باور است که تا به مشکلات خودآگاه نشویم رها نمی شویم رنج های ناخواسته بنا بر نظر مولانا ،موجب تعالی روح می شود
مدرس دوره های مختلف شاهنامه، مثنوی، حافظ و خودشناسی
تدریس دوره های مثنوی بیش از 14 سال
تدریس دوره های حافظ شناسی بیش از 12 سال
تدریس دوره های شاهنامه خوانی بیش از 12 سال
تدریس دوره های خودشناسی بیش از 6 سال
نویسنده بیش از پانصد ساعت متن برای برانه های مختلف رادیویی و تلویزیونی
چاپ بیش از سه کتاب : باغ سبز عشق ، غربت وجودی در اثار مولانا و مجموعه اشعار غزلهای یک زائر
برگزیده جشنواره های ادبی، هنری و دانشگاهی و غیر دانشگاهی
دوره های داستان نویسی و فیلم نامه نویسی را در حوزه هنری گذراندم و نمایش نامه نویسی را در تالار محراب آموختم، بعدها نقاشی را نیز، نزد استادان مجربی از جمله استاد آقامیری گذراندم.
برگزیده چندین جشنواره ادبی ،هنری دانشگاهی و غیر دانشگاهی کشوری هستم و حاصل نوشته هایم سه کتاب و بسیاری نوشته های دیگر می باشد که به امید خدا برای جمع آوری وچاپ آنها در آینده نزدیک ،اقدام خواهم نمود.
سالهاست که به لطف خداوند بر خوان پر گوهر مثنوی نشسته ام و از برکات آن، با دوستان عزیزی آشنا شدم که همراه و هم قدمم در این مسیر سبز بوده اند .
اکنون درکلاس مثنوی به پانصدمین جلسه کلاس نزدیک می شویم می دانیم که عمری با هم بوده ایم در غم ها وشادی ها شریک هم بودیم اما از همه مهم ترمثنوی را کنار خود داشته ایم و مولانا هر گز از زندگی ما جدا نشده است .
تجربه ای که در این سالها از مثنوی یافته ام این است که مهم ترین رویکرد مولانا در مثنوی ،خودشناسی است
ما نمی توانیم پروازهای رفیع مولانا را تجربه کنیم .عرفان محض مولانا برای قواره انسان امروزین ،جامه ای بزرگ است و باید مثنوی را برای انسان امروز ساده کنیم
مثنوی پر از نکته های روانشناسی و اخلاقی است که به انسان کمک می دهد خود را میان بحبوبه های زندگی بیابد و بشناسد و چنین شد که کلاس خودشناسی را در کنار مثنوی آغاز کردم تا منظره های زیبای مثنوی را در وجود خودمان بیابیم .
امروز خدا را شاکرم که به من این لطف را داشته است که با مثنوی ارزشمند حضرت جلال الدین محمد مولوی آشنا شدم و اگر عمری دوباره بیابم ،باز وقتم را برای شاگردی در مکتب مولانا خواهم گذاشت چون هنوز بسیار نکته ها را باید در مثنوی بیابم ،بیاموزم و بیاموزانم .
مجموع دوره های برگزارشده
0+
اگر سوالی دارید بپرسید ادمین سایت در اسرع وقت با شما تماس می گیرند.
دیدگاهتان را بنویسید