انسان به مثابه درخت

در ذهن و‌زبان مولانا ،انسان همانند درخت است که باغبانش خداوند می باشد و مولانا از خداوند می خواهد که درخت وجود ما آدمیان را به خوبی ها پیوند زند تا به کژی رشد ننماییم
مولانا انسان را درختی می داند که در بهار قیامت سبز می شود و‌اسرار خویش را هویدا می سازد
این درختانند همچون خاکیان
دست ها برکرده اند از خاکدان
با زبان سبز و با دست دراز
از ضمیر خاک می گویند راز
در باور مولانا ،درختان روح و‌ جسم دارند ودرختی که برگ های انبوه و پژمرده دارد چون انسانی است که پر از برگ و‌بار های تعلقات و شهوات است چنین درختی ،ضعیف تر از درختان آزاده است .در این نگاه ،انسان نیز باید با هرس کردن برگهای پژمرده ،روح و‌جانش را تازه و سبک نماید
مولانا از ما می خواهد که از عقاید پوسیده خود ،چون درختان به هنگام هرس ،جدا شویم تا افکار تازه ای بر جان مان بروید .

@baghesabzeshgh

#زهراغریبیان_لواسانی

دیدگاهتان را بنویسید

نوزده + 15 =