مفهوم رنگ در اندیشه مولانا

رنگ در کلام و‌دیدگاه مولانا ،جایگاه ویژه ای دارد. اما رنگ بی رنگی ،مبنای عرفان اوست که نشانه عالم وحدت است
مولانا ریشه همه رنگ ها را در نور می داند و با از بین رفتن تعدد رنگ ها ، ،دین ها وفرقه هاست که وحدت ایجاد می شود و همه به این آگاهی می رسند که این همه اختلاف به جهت فراموشی این حقیقت است که همه از یک تابش می باشیم و آن خورشید الهی است
چون که بی رنگی اسیر رنگ شد
موسیی با موسیی در جنگ شد
پس باید همه آدمیان به بی رنگی رسند و از رنگ ِتضادهای فردی رها شوند
انسان والا ،در اندیشه مولانا کسی است که به راز منشا رنگ ها پی می برد و جز نور که مبدا ایجاد رنگ هاست به هیچ رنگی نمی اندیشد و‌ به مفهوم این آیه می رسد که هیچ رنگی بالاتر از رنگ خدا نیست چرا که همه رنگ‌ها فانی اند و‌تنها یک‌ رنگ باقی است و آن خداوند است
مولانا در فیه مافیه می فرماید که راه ها مختلف است و در آن اختلاف عظیم است اما مقصد یکی است و‌ما در ظاهر و شکل راه نظر می کنیم
همه ادیان یک گوهر دارند و ما چون دچار رنگ و‌تعلقات هستیم در ظاهر راه می مانیم و دچار جدال با انسان های دیگر می شویم و‌تنها جان ِپاک از تعلقات است که فارغ از رنگ ،به گوهر و‌نور پی می برد و آزادانه و در حریت زندگی می کند

@baghesabzeshgh

#زهراغریبیان_لواسانی

دیدگاهتان را بنویسید

هفده − نه =