عشق واژه ای است که به اندازه ساحت آدمیان معنا می یابد .
مولانا #عشق را در مرتبه زمینی پلی به سوی حقیقت می داند .
عاشقی گر زین سر و گر زان سر است
عاقبت ما را بدان شه رهبر است
اما عشقی که او بدان نظر دارد و آن را طبیب علت ها می داند ماهیت انسان را دگرگون می نماید .
عاشق اخلاقی ترین فرد انسانی است ،چون عشق او را صافی می کند .عشق انسان را لطیف و نرمخو می سازد .بنا به فرمایش مولانا ،یزید هم اگر #عاشق می شد بایزید می شد .
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
اوز حرص وجمله عیبی پاک شد
فردی که دل در گرو شهوات خویش است و خودخواهانه و مالکانه معشوق را تنها جسمانی می خواهد ،عاشق نیست .در عشق ،روح وجسم هر دومهم هستندو عاشق در تلطیف روح خود ،با جسم معشوق
نیز به وحدت می رسد .
عشق هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
عشق بدون هیچ اراده ای سراغ انسان می آید و آدمی آن را انتخاب نمی نماید .
در داستان شاه و کنیزک ،شاه به ناگاه از عشق کنیزک به عشق طبیب و معشوق ازلی می رسد و تکامل روح او در این مسیر روی می دهد .
از نظر #مولانا خداوند نیز عاشق است وعشق وصف ایزدست وانسانی که عاشق است ،خدایی تر از آنی است که عاشق نیست .
مدرس دوره های مختلف شاهنامه، مثنوی، حافظ و خودشناسی
تدریس دوره های مثنوی بیش از 14 سال
تدریس دوره های حافظ شناسی بیش از 12 سال
تدریس دوره های شاهنامه خوانی بیش از 12 سال
تدریس دوره های خودشناسی بیش از 6 سال
نویسنده بیش از پانصد ساعت متن برای برانه های مختلف رادیویی و تلویزیونی
چاپ بیش از سه کتاب : باغ سبز عشق ، غربت وجودی در اثار مولانا و مجموعه اشعار غزلهای یک زائر
برگزیده جشنواره های ادبی، هنری و دانشگاهی و غیر دانشگاهی
دوره های داستان نویسی و فیلم نامه نویسی را در حوزه هنری گذراندم و نمایش نامه نویسی را در تالار محراب آموختم، بعدها نقاشی را نیز، نزد استادان مجربی از جمله استاد آقامیری گذراندم.
برگزیده چندین جشنواره ادبی ،هنری دانشگاهی و غیر دانشگاهی کشوری هستم و حاصل نوشته هایم سه کتاب و بسیاری نوشته های دیگر می باشد که به امید خدا برای جمع آوری وچاپ آنها در آینده نزدیک ،اقدام خواهم نمود.
سالهاست که به لطف خداوند بر خوان پر گوهر مثنوی نشسته ام و از برکات آن، با دوستان عزیزی آشنا شدم که همراه و هم قدمم در این مسیر سبز بوده اند .
اکنون درکلاس مثنوی به پانصدمین جلسه کلاس نزدیک می شویم می دانیم که عمری با هم بوده ایم در غم ها وشادی ها شریک هم بودیم اما از همه مهم ترمثنوی را کنار خود داشته ایم و مولانا هر گز از زندگی ما جدا نشده است .
تجربه ای که در این سالها از مثنوی یافته ام این است که مهم ترین رویکرد مولانا در مثنوی ،خودشناسی است
ما نمی توانیم پروازهای رفیع مولانا را تجربه کنیم .عرفان محض مولانا برای قواره انسان امروزین ،جامه ای بزرگ است و باید مثنوی را برای انسان امروز ساده کنیم
مثنوی پر از نکته های روانشناسی و اخلاقی است که به انسان کمک می دهد خود را میان بحبوبه های زندگی بیابد و بشناسد و چنین شد که کلاس خودشناسی را در کنار مثنوی آغاز کردم تا منظره های زیبای مثنوی را در وجود خودمان بیابیم .
امروز خدا را شاکرم که به من این لطف را داشته است که با مثنوی ارزشمند حضرت جلال الدین محمد مولوی آشنا شدم و اگر عمری دوباره بیابم ،باز وقتم را برای شاگردی در مکتب مولانا خواهم گذاشت چون هنوز بسیار نکته ها را باید در مثنوی بیابم ،بیاموزم و بیاموزانم .
مجموع دوره های برگزارشده
0+
اگر سوالی دارید بپرسید ادمین سایت در اسرع وقت با شما تماس می گیرند.
دیدگاهتان را بنویسید