وقتی سخن از شراب در اندیشه مولانا می شود باید بدانیم که شراب در نزد مولانا فقط شراب انگوری و یا روحانی نیست .مولانا فراتر از یک نام ،به مفهومِ امور می اندیشد . ویژگی اصلی شراب مستی است .هر کس مست چیزی است .عیسی مست خدا بود و خر مست جو و علف .
هین به هر مستی دلا غره مشو هست عیسی مست حق ،خر مست جو
آدمیان مراتب روح دارند و عشق هایشان متفاوت است و هر یک مست و مشغول شراب خود هستند یکی مست قدرت است و دیگری مست ثروت . شراب ،معشوق آدمیان است .یکی معشوقش را امور شهوانی دنیا چون مقام و منصب انتخاب می کند و از آن سُکر می شود و آنکه نفسش را تهذیب نموده ،از شراب حق مست می شود وغفلت از جانش زدوده می شود و در این مستی بیدار می شود و آنکه دل در گرو خاک و امور آن دارد چون مزه مِی روحانی را نچشیده ،خود را در این مستی خمار می یابد چرا که از آن باده ربوبی بی خبر است
مولانا در مثنوی ،عشق را والاترین شراب می داند و وصال با یار ،بالاترین مستی است که نصیب سالکی می شود که از هستی خود تهی شده است شراب برای مولانا رسیدن به حقیقت وجودی خویش است و ما همه شراب نوش هستیم تا شراب مان چه باشد ! شراب ِجان ،شراب عقل یا شراب غرور و خماریِ تعصب و جهالت ؟ همه در نقشمان فرو رفته ایم و به نوشیدن شرابی مشغولیم ،خداوند شرابخانه اش را برای ما آماده کرده است و ما بی خبرانیم
مولانا می فرماید ما رنج و غم داریم چون شراب وجودمان صافی نیست و از شرابی که به خاک آمیخته است هر دم می نوشیم . باید قدم در اقلیم حقیقت بگذاریم آنجا که مستی اش بی خبری از خود و گام نهادن در قلمرو خداوند است
هر غمی کز وی تو دل آزرده ای از خمار می بود کان خورده ای لیک کی داند که آن رنج خمار از کدامین می برآرد آشکار
مدرس دوره های مختلف شاهنامه، مثنوی، حافظ و خودشناسی
تدریس دوره های مثنوی بیش از 14 سال
تدریس دوره های حافظ شناسی بیش از 12 سال
تدریس دوره های شاهنامه خوانی بیش از 12 سال
تدریس دوره های خودشناسی بیش از 6 سال
نویسنده بیش از پانصد ساعت متن برای برانه های مختلف رادیویی و تلویزیونی
چاپ بیش از سه کتاب : باغ سبز عشق ، غربت وجودی در اثار مولانا و مجموعه اشعار غزلهای یک زائر
برگزیده جشنواره های ادبی، هنری و دانشگاهی و غیر دانشگاهی
دوره های داستان نویسی و فیلم نامه نویسی را در حوزه هنری گذراندم و نمایش نامه نویسی را در تالار محراب آموختم، بعدها نقاشی را نیز، نزد استادان مجربی از جمله استاد آقامیری گذراندم.
برگزیده چندین جشنواره ادبی ،هنری دانشگاهی و غیر دانشگاهی کشوری هستم و حاصل نوشته هایم سه کتاب و بسیاری نوشته های دیگر می باشد که به امید خدا برای جمع آوری وچاپ آنها در آینده نزدیک ،اقدام خواهم نمود.
سالهاست که به لطف خداوند بر خوان پر گوهر مثنوی نشسته ام و از برکات آن، با دوستان عزیزی آشنا شدم که همراه و هم قدمم در این مسیر سبز بوده اند .
اکنون درکلاس مثنوی به پانصدمین جلسه کلاس نزدیک می شویم می دانیم که عمری با هم بوده ایم در غم ها وشادی ها شریک هم بودیم اما از همه مهم ترمثنوی را کنار خود داشته ایم و مولانا هر گز از زندگی ما جدا نشده است .
تجربه ای که در این سالها از مثنوی یافته ام این است که مهم ترین رویکرد مولانا در مثنوی ،خودشناسی است
ما نمی توانیم پروازهای رفیع مولانا را تجربه کنیم .عرفان محض مولانا برای قواره انسان امروزین ،جامه ای بزرگ است و باید مثنوی را برای انسان امروز ساده کنیم
مثنوی پر از نکته های روانشناسی و اخلاقی است که به انسان کمک می دهد خود را میان بحبوبه های زندگی بیابد و بشناسد و چنین شد که کلاس خودشناسی را در کنار مثنوی آغاز کردم تا منظره های زیبای مثنوی را در وجود خودمان بیابیم .
امروز خدا را شاکرم که به من این لطف را داشته است که با مثنوی ارزشمند حضرت جلال الدین محمد مولوی آشنا شدم و اگر عمری دوباره بیابم ،باز وقتم را برای شاگردی در مکتب مولانا خواهم گذاشت چون هنوز بسیار نکته ها را باید در مثنوی بیابم ،بیاموزم و بیاموزانم .
مجموع دوره های برگزارشده
0+
اگر سوالی دارید بپرسید ادمین سایت در اسرع وقت با شما تماس می گیرند.
دیدگاهتان را بنویسید