“خدا عشق است و عشق خداست. زمانی که انسان دراحاطهٔ عشق باشد در احاطهٔ خدا نیز هست.”
این مطلب ،نوشته ای ازسینماگرمؤلف ،اینگمار برگمان هست .سینماگری که سینما را راهی برای شناخت هزارتوی وجود انسان می دانست اینگمار برگمان فیلمساز سوئدی بود که دغدغه های او در فیلم هایش کاملا مشهود و گویی روایت زندگی خود اوست . دوران کودکی برگمان با تربيتی سخت، دشوار و پر مشقت همراه بود که هيچ گاه او را رها نکرد.پدرش کشیشی سرد و سختگیر بود که مذهب را دست آویز خشونت خود ساخته بود و این نگرش و رنجی که در کودکی ،از مجازات های پدر دید ،او را بعدها تصویرگر رنج ها و واگویه های انسان نمود . پریشانی ،اضطراب ،تنهایی و درد انسان در زندگی ،در تمامی فیلم های برگمان ،گویی پرسش های اوست که در فیلم مهر هفتم ،پرسونا ،توت فرنگی های وحشی…دنبال پاسخ به آنهاست و تلاش برای نجات روح زخم خورده ای که در خود و انسان ها سراغ داشت از نظر برگمان ،رسیدن به عشق در زندگی مهم ترین مسئله است و چنین می گوید : “چیزی که در زندگی بیشترین اهمیت را دارد، توانایی ایجاد ارتباط با انسانی دیگر است. در غیر این صورت شما مرده اید، برقراری این ارتباط و ایجاد عشق ،حتی با وجود سختی های آینده منجر به نجات انسان می شود.” اندیشه های برگمان به داستایوسکی شبیه است .همانطور که داستایوسکی از شک نسبت به داده های انسانی آغاز می کند تا ایمان را ترسیم کند و شخصیت های رمان های او همواره سیاه و یا سفید نیستند بلکه در چالش های خود به انتخاب مسیر می رسند ،پرسوناژ های فیلمهای برگمان نیز سوالات مختلفی نسبت به مفهوم زندگی دارند . برگمان تا ۸۹ سالگی ،نبرد خود را با زندگی ادامه داد و حاصل عمر او به غیر از فیلم های خوبش ،این جمله هست که امیدوارم همه ما به آن برسیم : پیر شدن به کوهنوردی شباهت دارد؛ هر قدر بالاتر میروی نیرویت کمتر میشود، اما افق دیدت وسیعتر میگردد.
مدرس دوره های مختلف شاهنامه، مثنوی، حافظ و خودشناسی
تدریس دوره های مثنوی بیش از 14 سال
تدریس دوره های حافظ شناسی بیش از 12 سال
تدریس دوره های شاهنامه خوانی بیش از 12 سال
تدریس دوره های خودشناسی بیش از 6 سال
نویسنده بیش از پانصد ساعت متن برای برانه های مختلف رادیویی و تلویزیونی
چاپ بیش از سه کتاب : باغ سبز عشق ، غربت وجودی در اثار مولانا و مجموعه اشعار غزلهای یک زائر
برگزیده جشنواره های ادبی، هنری و دانشگاهی و غیر دانشگاهی
دوره های داستان نویسی و فیلم نامه نویسی را در حوزه هنری گذراندم و نمایش نامه نویسی را در تالار محراب آموختم، بعدها نقاشی را نیز، نزد استادان مجربی از جمله استاد آقامیری گذراندم.
برگزیده چندین جشنواره ادبی ،هنری دانشگاهی و غیر دانشگاهی کشوری هستم و حاصل نوشته هایم سه کتاب و بسیاری نوشته های دیگر می باشد که به امید خدا برای جمع آوری وچاپ آنها در آینده نزدیک ،اقدام خواهم نمود.
سالهاست که به لطف خداوند بر خوان پر گوهر مثنوی نشسته ام و از برکات آن، با دوستان عزیزی آشنا شدم که همراه و هم قدمم در این مسیر سبز بوده اند .
اکنون درکلاس مثنوی به پانصدمین جلسه کلاس نزدیک می شویم می دانیم که عمری با هم بوده ایم در غم ها وشادی ها شریک هم بودیم اما از همه مهم ترمثنوی را کنار خود داشته ایم و مولانا هر گز از زندگی ما جدا نشده است .
تجربه ای که در این سالها از مثنوی یافته ام این است که مهم ترین رویکرد مولانا در مثنوی ،خودشناسی است
ما نمی توانیم پروازهای رفیع مولانا را تجربه کنیم .عرفان محض مولانا برای قواره انسان امروزین ،جامه ای بزرگ است و باید مثنوی را برای انسان امروز ساده کنیم
مثنوی پر از نکته های روانشناسی و اخلاقی است که به انسان کمک می دهد خود را میان بحبوبه های زندگی بیابد و بشناسد و چنین شد که کلاس خودشناسی را در کنار مثنوی آغاز کردم تا منظره های زیبای مثنوی را در وجود خودمان بیابیم .
امروز خدا را شاکرم که به من این لطف را داشته است که با مثنوی ارزشمند حضرت جلال الدین محمد مولوی آشنا شدم و اگر عمری دوباره بیابم ،باز وقتم را برای شاگردی در مکتب مولانا خواهم گذاشت چون هنوز بسیار نکته ها را باید در مثنوی بیابم ،بیاموزم و بیاموزانم .
مجموع دوره های برگزارشده
0+
اگر سوالی دارید بپرسید ادمین سایت در اسرع وقت با شما تماس می گیرند.
دیدگاهتان را بنویسید