شمس درون

شمس تبریزی در سال ۶۴۲، ۲۶جمادی با مولانا ملاقات کرد
امروز در این قرن کرونا زده آیا باید در انتظار دیدار با شمس بمانیم یا باید شمس را در خود بیابیم ؟

پرسیدم :
شمس کیست ؟

گفت :شمس من هستم
آن غریب آشیانه کرده در وجودت

شمس کیست ؟
دردی اضطرابی که آرام را از تو می گیرد
جانی که از درونت فریاد می زند

شمس کیست ؟
آن حقیقت که زیر خروارها من دروغین تو خفته است

و گفت :
شمس تو‌هستی
اسیر میان هزارتوهای بی شمار
مولانا وار باید خودت را بیابی

و گفت :
مردن
و‌دوباره زاده شدن در حقیقت
از این جهان وهم
و آرزوهای محال

و‌گفت :
شمس
قمار عاشقانه مولانا بود

و امروز
قمار تو
روبرو شدن با خود واقعی توست
بی نقاب بی سایه
نگاه در آیینه

مولانا قمار کرد
قمار عاشقانه
و غارت عشق شد


نگاه کردم‌
بوی عشق می آمد از سوی مثنوی
ضربان قلب مولانا بود
در مسیر مدرسه پنبه فروشان
که در دیدار با شمس می تپید
میان دویدن نبض در کوچه رگ‌ها


حقیقت مرا صدا می زد
بوی نمناکی و‌ رطوبت باران می آمد
و رویش جوانه های وجودم از درون
به سمت حقیقت رفتم
شمس درونم در انتظار من بود
#زهراغریبیان_لواسانی
@baghesabzeshg

دیدگاهتان را بنویسید

پنج × 1 =