زهی باغ ،زهی باغ !که بشکفت ز بالا زهی قدر ،زهی بدر تبارک و تعالی مولانا باغ در فرهنگ ملل ، نماد بهشت زمینی است .سنت باغ آرایی در فرهنگ جهان ،از ارزش والایی برخوردار بوده است از باغ های معلق بابل تا باغ های ژاپن و شعر چین ،همه بیانگر این باور است که باغ ،بهشت گمشده آدمی است . در باور ایرانی ،باغ ،نشانه کیهان است و جهان، چهار پهلو دارد .در باغ های باستانی ، همواره چهار قسمت طراحی می شد و چهار رودخانه بزرگ که از آن منشعب می شد و هر باغ از باغ های ایرانی ،عطر خاص و گل های خود را داشته است نیاز به باغ ،در آفریده های هنری نیز ، نمود دارد. از اسلیمی های کاشی های مساجد تا در نام کتاب بوستان و گلستان شیخ سعدی ،گویی در جهان بینی ایرانی، باغ و گل ،جزو جدایی ناپذیر زندگی است . در باغ ایرانی ،عرفان موج می زند و باغ در دید مولانا ،نماد غیب و لامکان ،جان و دل معشوق است. جهان باغی است و هر برگ سبز درخت ،دست گشوده ای است که از قدرت خلاقیت خداوند سخن می گوید . از نظر مولانا ،شمس تبریزی نیز باغی است که به عالم بی انتها راه یافته است .
مدرس دوره های مختلف شاهنامه، مثنوی، حافظ و خودشناسی
تدریس دوره های مثنوی بیش از 14 سال
تدریس دوره های حافظ شناسی بیش از 12 سال
تدریس دوره های شاهنامه خوانی بیش از 12 سال
تدریس دوره های خودشناسی بیش از 6 سال
نویسنده بیش از پانصد ساعت متن برای برانه های مختلف رادیویی و تلویزیونی
چاپ بیش از سه کتاب : باغ سبز عشق ، غربت وجودی در اثار مولانا و مجموعه اشعار غزلهای یک زائر
برگزیده جشنواره های ادبی، هنری و دانشگاهی و غیر دانشگاهی
دوره های داستان نویسی و فیلم نامه نویسی را در حوزه هنری گذراندم و نمایش نامه نویسی را در تالار محراب آموختم، بعدها نقاشی را نیز، نزد استادان مجربی از جمله استاد آقامیری گذراندم.
برگزیده چندین جشنواره ادبی ،هنری دانشگاهی و غیر دانشگاهی کشوری هستم و حاصل نوشته هایم سه کتاب و بسیاری نوشته های دیگر می باشد که به امید خدا برای جمع آوری وچاپ آنها در آینده نزدیک ،اقدام خواهم نمود.
سالهاست که به لطف خداوند بر خوان پر گوهر مثنوی نشسته ام و از برکات آن، با دوستان عزیزی آشنا شدم که همراه و هم قدمم در این مسیر سبز بوده اند .
اکنون درکلاس مثنوی به پانصدمین جلسه کلاس نزدیک می شویم می دانیم که عمری با هم بوده ایم در غم ها وشادی ها شریک هم بودیم اما از همه مهم ترمثنوی را کنار خود داشته ایم و مولانا هر گز از زندگی ما جدا نشده است .
تجربه ای که در این سالها از مثنوی یافته ام این است که مهم ترین رویکرد مولانا در مثنوی ،خودشناسی است
ما نمی توانیم پروازهای رفیع مولانا را تجربه کنیم .عرفان محض مولانا برای قواره انسان امروزین ،جامه ای بزرگ است و باید مثنوی را برای انسان امروز ساده کنیم
مثنوی پر از نکته های روانشناسی و اخلاقی است که به انسان کمک می دهد خود را میان بحبوبه های زندگی بیابد و بشناسد و چنین شد که کلاس خودشناسی را در کنار مثنوی آغاز کردم تا منظره های زیبای مثنوی را در وجود خودمان بیابیم .
امروز خدا را شاکرم که به من این لطف را داشته است که با مثنوی ارزشمند حضرت جلال الدین محمد مولوی آشنا شدم و اگر عمری دوباره بیابم ،باز وقتم را برای شاگردی در مکتب مولانا خواهم گذاشت چون هنوز بسیار نکته ها را باید در مثنوی بیابم ،بیاموزم و بیاموزانم .
مجموع دوره های برگزارشده
0+
اگر سوالی دارید بپرسید ادمین سایت در اسرع وقت با شما تماس می گیرند.
دیدگاهتان را بنویسید