استاد جلال ستاری ،پژوهشگری بزرگ و آزاده ،دیروز درگذشت. محققی عاشق ،از شمار عاشقان پژوهش ،در این دیار ،که تعدادشان اندک است که اگر این معدود هم که سن شان بالاست به جلال ستاری بپیوندد، عرصه از این پژوهشگران خالی خواهد شد .چرا که در جامعه ای که آدمیان درگیر معیشت ،تورم و نیازهای اولیه خود به قول ابراهام مازلو هستند و هر پژوهشگر در حوزه علوم انسانی ،باید نان خود را در عرق خود خیس کند و به دهان ببرد ،نه عشق دوام خواهد آورد ،نه پژوهش و نه اخلاقی زیستن . جلال ستاری به هر روی با عشق ،قلم زد .پژوهشگری اصیل و اسطوره شناس بود که ساحت نوشته هایش ،نشان از روح بزرگ او دارد . در میان خیل تالیفاتش ،کتاب کوچکی نیز دارد که برای من ارزشمند است . کتاب عشق نوازی های مولانا ،نوشته او ،حاوی نکته های درخشانی است که مولوی شناسان کمتر به آن پرداخته اند . زمانی که کتاب را خواندم از میان قلم ادبی و زیبای ستاری ،چند سطر توجهم را بسیار به خود معطوف داشت و در خاطرم ماند که اینجا خلاصه ای از آن را بیان می کنم :
این دوعشق :عشق ویرانگر زمینی و عشق عرفانی که سراسر تسلیم به مراد و خواست معشوق است ،و معشوق جان جانان است،یکی نیستند و نباید با هم خلط شوند. و کاربست یکی در حوزه دیگری موجب پریشانی است ،اما یکی به دیگری راهبر است . به گمانم عشق شمس به کیمیای رعنا از همین قماش عشق بوده است .شمس ،خدا را در کیمیا می دید ،«گمان بود من کیمیا را دوست دارمو نبود الا خدای »و وصلت با وی را اتحاد آفریننده و آفریده می پنداشت .اما عشقی که نخست آسان می نمود ،مشکل ساز شد و سرانجامکار شمس و کیمیا به جدایی افتاد . عاشق زمینی اگر بخواهد اراده اش را در خواست معشوق فانی سازد ،چون عشق انسانی در محدوده تعلقات حسی و جسمانی است ،این کار ناشدنی وموجب ویرانی و تباهی زندگانی خاکی و زناشویی است .
روحش شاد بزرگ بود و بزرگ ماند جلال ستاری رفت ،اما روح او در آثارش باقی خواهد ماند .
مدرس دوره های مختلف شاهنامه، مثنوی، حافظ و خودشناسی
تدریس دوره های مثنوی بیش از 14 سال
تدریس دوره های حافظ شناسی بیش از 12 سال
تدریس دوره های شاهنامه خوانی بیش از 12 سال
تدریس دوره های خودشناسی بیش از 6 سال
نویسنده بیش از پانصد ساعت متن برای برانه های مختلف رادیویی و تلویزیونی
چاپ بیش از سه کتاب : باغ سبز عشق ، غربت وجودی در اثار مولانا و مجموعه اشعار غزلهای یک زائر
برگزیده جشنواره های ادبی، هنری و دانشگاهی و غیر دانشگاهی
دوره های داستان نویسی و فیلم نامه نویسی را در حوزه هنری گذراندم و نمایش نامه نویسی را در تالار محراب آموختم، بعدها نقاشی را نیز، نزد استادان مجربی از جمله استاد آقامیری گذراندم.
برگزیده چندین جشنواره ادبی ،هنری دانشگاهی و غیر دانشگاهی کشوری هستم و حاصل نوشته هایم سه کتاب و بسیاری نوشته های دیگر می باشد که به امید خدا برای جمع آوری وچاپ آنها در آینده نزدیک ،اقدام خواهم نمود.
سالهاست که به لطف خداوند بر خوان پر گوهر مثنوی نشسته ام و از برکات آن، با دوستان عزیزی آشنا شدم که همراه و هم قدمم در این مسیر سبز بوده اند .
اکنون درکلاس مثنوی به پانصدمین جلسه کلاس نزدیک می شویم می دانیم که عمری با هم بوده ایم در غم ها وشادی ها شریک هم بودیم اما از همه مهم ترمثنوی را کنار خود داشته ایم و مولانا هر گز از زندگی ما جدا نشده است .
تجربه ای که در این سالها از مثنوی یافته ام این است که مهم ترین رویکرد مولانا در مثنوی ،خودشناسی است
ما نمی توانیم پروازهای رفیع مولانا را تجربه کنیم .عرفان محض مولانا برای قواره انسان امروزین ،جامه ای بزرگ است و باید مثنوی را برای انسان امروز ساده کنیم
مثنوی پر از نکته های روانشناسی و اخلاقی است که به انسان کمک می دهد خود را میان بحبوبه های زندگی بیابد و بشناسد و چنین شد که کلاس خودشناسی را در کنار مثنوی آغاز کردم تا منظره های زیبای مثنوی را در وجود خودمان بیابیم .
امروز خدا را شاکرم که به من این لطف را داشته است که با مثنوی ارزشمند حضرت جلال الدین محمد مولوی آشنا شدم و اگر عمری دوباره بیابم ،باز وقتم را برای شاگردی در مکتب مولانا خواهم گذاشت چون هنوز بسیار نکته ها را باید در مثنوی بیابم ،بیاموزم و بیاموزانم .
مجموع دوره های برگزارشده
0+
اگر سوالی دارید بپرسید ادمین سایت در اسرع وقت با شما تماس می گیرند.
دیدگاهتان را بنویسید