ملاقات

جِبران خلیل جبران می گوید ما شادی و غم های خود را مدتها پیش از آنکه تجربه کنیم انتخاب کرده ایم
و هراکلیتوس فیلسوف باستان نیز می گفت شخصیت انسان ،سرنوشت اوست
در ادب پارسی ،شیخ
سعدی می فرمود بر ِ ِعارف ِغم و شادی تفاوتی ندارد و
انسان عارف بر لحظه هایی که بر او می گذرد احاطه دارد
غم و شادی ما از نگاه ما به جهان سرچشمه می گیرد
شمس می گفت :
شـــادی همچو آب لطیف به هرجا میرسد،در حال شکوفه‌ی عجبی میروید
غـــم همچو سیلاب سیاه به هرجا که رسد،
شکوفه را پژمرده کند
اندوه و شادی حاصل مواجهه و اندیشه من با امور عالم است جهان سرد و کرختی که برای خود ساخته ام ،ثمره اش اندوه است اما اگر شجاعانه و پر از امید وخارج از قضاوت ،افسوس گذشته و آرزوهای دور از دسترس به همین امروز و لحظه ای که در آن هستم بیندیشم قدم به یک زندگی عارفانه خواهم گذاشت و‌در مسیر خودشناسی با خویشتن تازه خودم ملاقات خواهم کرد
مولانا می فرمود :
اگر عالم همه پرخار باشد
دل عاشق همه گلزار باشد

#زهراغریبیان_لواسانی
@baghesabzeshgh

دیدگاهتان را بنویسید

پنج × یک =