نظر مولانا در مورد کفر و شرک و ایمان بسیار متفاوت با الاهیون و متکلمین هست و اگر کلمه مشرکان را در مثنوی بر زبان می آورد به گروه خاصی اشاره ندارد در واقع در مثنوی ،حتی داستان اهل سبا ،نمرود ،موسی و …همه سمبلیک هست و قصد مولانا از ظاهر حکایت ،رسیدن به باطن داستان است ، او فراتر از ظاهر می اندیشد .
ازمنظر مولانا، ایمان حقیقتی نیز قلبی و
تجربه اي شهودي است نه لقلقه زبان و در داستان های بسیاری به آن پرداخته است
مولانا بر اين باوراست كه فرعون و موسي و نمرود و ابراهيم یا کفر و شرک ، تنها در طرح يك داستان در گذشته تمام نمي شوند بلكه بايد به حقيقت وباطن آنهارسيد
مولوی در دفتر پنجم مثنوی میگوید که در زمان بایزید، یک فرد زرتشتی وجود داشت.
بود گبری در زمان بایزید گفت او را یک مسلمان سعید
که چه باشد گر تو اسلام آوری تا بیابی صد نجات و سروری
گفت این ایمان اگر هست ای مرید
آنکه دارد شیخ عالم بایزید
من ندارم طاقت آن تاب آن
که آن فزون آمد ز کوششهای جان
ارم ایمان که آن ز جمله برترست
بس لطیف و با فروغ و با فرست
مؤمن ایمان اویم در نهان
گرچه مهرم هست محکم بر دهان
باز ایمان خود گر ایمان شماست
نه بدان میلستم و نه مشتهاست
آنک صد میلش سوی ایمان بود
چون شما را دید آن فاتر شود
لذا مولوی در اینجا اشاره بر این نکته دارد که ایمان، لزومازبانی و موروثی نیست. ایمان امری درونی است که آثار آن در عمل انسان ظاهر میشود. بنابراین، در اینجا اشاره میکند که در بعضیاوقات، برخی افراد، از ایمان، تنها اسم آن را دارا هستند ایمان، امری درونی است که آثار بیرونی دارد.
مولانا به فرعوني و نمروديِ نفسِ كافر و ابراهيمي و موسايي ايمان كه همواره زنده اند، اشاره دارد و ما هر کدام هنوز درگیر خوی فرعونی یا مشرب موسوی هستیم و موسی یا فرعو نی در وجود داریم
از نظر مولانا ، ايمان اقرار و قول تقليدي نيست
رسيدن به ايمان حقيقي ، تطهير باطن ، رهايي از عادت و تقليد ، پذيرش درد عشق و صيقل دل از تمام تعلّقات ،ایمان حقیقی است
مدرس دوره های مختلف شاهنامه، مثنوی، حافظ و خودشناسی
تدریس دوره های مثنوی بیش از 14 سال
تدریس دوره های حافظ شناسی بیش از 12 سال
تدریس دوره های شاهنامه خوانی بیش از 12 سال
تدریس دوره های خودشناسی بیش از 6 سال
نویسنده بیش از پانصد ساعت متن برای برانه های مختلف رادیویی و تلویزیونی
چاپ بیش از سه کتاب : باغ سبز عشق ، غربت وجودی در اثار مولانا و مجموعه اشعار غزلهای یک زائر
برگزیده جشنواره های ادبی، هنری و دانشگاهی و غیر دانشگاهی
دوره های داستان نویسی و فیلم نامه نویسی را در حوزه هنری گذراندم و نمایش نامه نویسی را در تالار محراب آموختم، بعدها نقاشی را نیز، نزد استادان مجربی از جمله استاد آقامیری گذراندم.
برگزیده چندین جشنواره ادبی ،هنری دانشگاهی و غیر دانشگاهی کشوری هستم و حاصل نوشته هایم سه کتاب و بسیاری نوشته های دیگر می باشد که به امید خدا برای جمع آوری وچاپ آنها در آینده نزدیک ،اقدام خواهم نمود.
سالهاست که به لطف خداوند بر خوان پر گوهر مثنوی نشسته ام و از برکات آن، با دوستان عزیزی آشنا شدم که همراه و هم قدمم در این مسیر سبز بوده اند .
اکنون درکلاس مثنوی به پانصدمین جلسه کلاس نزدیک می شویم می دانیم که عمری با هم بوده ایم در غم ها وشادی ها شریک هم بودیم اما از همه مهم ترمثنوی را کنار خود داشته ایم و مولانا هر گز از زندگی ما جدا نشده است .
تجربه ای که در این سالها از مثنوی یافته ام این است که مهم ترین رویکرد مولانا در مثنوی ،خودشناسی است
ما نمی توانیم پروازهای رفیع مولانا را تجربه کنیم .عرفان محض مولانا برای قواره انسان امروزین ،جامه ای بزرگ است و باید مثنوی را برای انسان امروز ساده کنیم
مثنوی پر از نکته های روانشناسی و اخلاقی است که به انسان کمک می دهد خود را میان بحبوبه های زندگی بیابد و بشناسد و چنین شد که کلاس خودشناسی را در کنار مثنوی آغاز کردم تا منظره های زیبای مثنوی را در وجود خودمان بیابیم .
امروز خدا را شاکرم که به من این لطف را داشته است که با مثنوی ارزشمند حضرت جلال الدین محمد مولوی آشنا شدم و اگر عمری دوباره بیابم ،باز وقتم را برای شاگردی در مکتب مولانا خواهم گذاشت چون هنوز بسیار نکته ها را باید در مثنوی بیابم ،بیاموزم و بیاموزانم .
مجموع دوره های برگزارشده
0+
اگر سوالی دارید بپرسید ادمین سایت در اسرع وقت با شما تماس می گیرند.
دیدگاهتان را بنویسید