زمان چیست ؟سوالی که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است .از فلاسفه باستان تا برگسون و پروست در رمان در جستجوی زمان از دست رفته ،همه در زمان حل شده ایم اسیرش شده ایم ،دنبال آن گشته ایم و باز آن را از دست داده ایم درست مثل آن ماهی که در آب است و به دنبال آب می گردد. کریستوفر نولان در فیلم میان ستاره ای Interstellar به لایه لایه زمان سفر می کند ،اما آنچه از زمان فراتر می رود در این فیلم ،عشق و زندگی است .کوپر خارج از زمانی که بر همه انسان ها می گذرد از آن بالا به تماشای پیری فرزندانش می نشیند واین رنج ،بزرگتر از هر رنجی در زندگی است .به یاد رمان «همه میمیرند» دوبوار افتادم .در آنجا شخصیت داستان ،دچار پیری و مرگ نمی شد اما چون شاهد مرگ عزیزانش بود رنج می کشید . در واقع هر انسانی باید در زمان خود زندگی کند و بیرون رفتن از زمان ،رنج کشیدن را به همراه دارد ،اما آنچه بی مرگی است تنها عشق است .عشق زمان ومکان نمی شناسد. در سکانسی از فیلم میان ستاره ای ،عشق به زیبایی تعریف می شود: عشق چیزی نیست که ما اختراع کرده باشیم. عشق، مشهوده، قدرتمنده، عشق حتماً یه معنایی داره من در طول کهکشان شیفتهی کسی هستم که ده ساله ندیدمش و میدونم که احتمالا مُرده عشق تنها چیزیه که میتونیم حسش کنیم و فراتر از ابعاد زمان و فضا جریان داره شاید باید بهش اعتماد کنیم حتی اگه هنوز اون رو درک نمیکنیم کوچکترین احتمال دیدن دوبارهی ولف من رو هیجانزده میکنه…
موسیقی فیلم که خلق هانس زیمر هست، بینظیر و تکان دهنده است. در قطعه ای از موسیقی ،یککد مورس قرار گرفته که ترجمه اش کلمه stay ،بمان می باشد .زندگی با عشق باقی است.
مدرس دوره های مختلف شاهنامه، مثنوی، حافظ و خودشناسی
تدریس دوره های مثنوی بیش از 14 سال
تدریس دوره های حافظ شناسی بیش از 12 سال
تدریس دوره های شاهنامه خوانی بیش از 12 سال
تدریس دوره های خودشناسی بیش از 6 سال
نویسنده بیش از پانصد ساعت متن برای برانه های مختلف رادیویی و تلویزیونی
چاپ بیش از سه کتاب : باغ سبز عشق ، غربت وجودی در اثار مولانا و مجموعه اشعار غزلهای یک زائر
برگزیده جشنواره های ادبی، هنری و دانشگاهی و غیر دانشگاهی
دوره های داستان نویسی و فیلم نامه نویسی را در حوزه هنری گذراندم و نمایش نامه نویسی را در تالار محراب آموختم، بعدها نقاشی را نیز، نزد استادان مجربی از جمله استاد آقامیری گذراندم.
برگزیده چندین جشنواره ادبی ،هنری دانشگاهی و غیر دانشگاهی کشوری هستم و حاصل نوشته هایم سه کتاب و بسیاری نوشته های دیگر می باشد که به امید خدا برای جمع آوری وچاپ آنها در آینده نزدیک ،اقدام خواهم نمود.
سالهاست که به لطف خداوند بر خوان پر گوهر مثنوی نشسته ام و از برکات آن، با دوستان عزیزی آشنا شدم که همراه و هم قدمم در این مسیر سبز بوده اند .
اکنون درکلاس مثنوی به پانصدمین جلسه کلاس نزدیک می شویم می دانیم که عمری با هم بوده ایم در غم ها وشادی ها شریک هم بودیم اما از همه مهم ترمثنوی را کنار خود داشته ایم و مولانا هر گز از زندگی ما جدا نشده است .
تجربه ای که در این سالها از مثنوی یافته ام این است که مهم ترین رویکرد مولانا در مثنوی ،خودشناسی است
ما نمی توانیم پروازهای رفیع مولانا را تجربه کنیم .عرفان محض مولانا برای قواره انسان امروزین ،جامه ای بزرگ است و باید مثنوی را برای انسان امروز ساده کنیم
مثنوی پر از نکته های روانشناسی و اخلاقی است که به انسان کمک می دهد خود را میان بحبوبه های زندگی بیابد و بشناسد و چنین شد که کلاس خودشناسی را در کنار مثنوی آغاز کردم تا منظره های زیبای مثنوی را در وجود خودمان بیابیم .
امروز خدا را شاکرم که به من این لطف را داشته است که با مثنوی ارزشمند حضرت جلال الدین محمد مولوی آشنا شدم و اگر عمری دوباره بیابم ،باز وقتم را برای شاگردی در مکتب مولانا خواهم گذاشت چون هنوز بسیار نکته ها را باید در مثنوی بیابم ،بیاموزم و بیاموزانم .
مجموع دوره های برگزارشده
0+
اگر سوالی دارید بپرسید ادمین سایت در اسرع وقت با شما تماس می گیرند.
دیدگاهتان را بنویسید