گذشته از امواج شادی و تبریک، که در چنین روزهایی روح مردم را در بر می گیرد وتاثیر گذار است ،داشتم به معنی کلمه بعث یعنی برانگیختن و زنده کردن مردگان فکر می کردم .
مولانا بسیار به شخص حضرت رسول، تعلق خاطر داشت و مفهوم برانگیختگی و تاثیر گرفتن از سلوک پیامبر را در شخصیت او و کتاب مثنوی اش می توانیم به خوبی مشاهده کنیم .
مهم ترین اتفاق شخصیت مولانا ،دیدار او در سال ۶۴۲ با شمس تبریزی است که نگرش او را از اسلام زاهدانه به اسلام معنادار و متحولانه ایجاد کرد .
و به ناگاه ،مفتی شهر قونیه در همه احوالات خود باز نگری کرد و چون نگریست از همه غرور وجاه خود ،به مدد عشق خالی شد .
مولانا در وجود پیامبر نیز، تنها یک شخصیت که به دایره مسلمانان تعلق دارد ندید. بلکه او را نمونه تمام عیار اخلاق دید که چون خورشید بر همه جهان نور می تاباند
راست می فرمود آن بحر کرم
بر شما من از شما مشفق ترم
همچو پروانه شما آن سو دوان
هر دو دست من شده پروانه ران
مولانا پیامبر را فردی می دید که خارج از تعصبات قومی ،مهرورزانه نور الهی ای را که از درونش می تابید و از قران می یافت با همه مردمان تقسیم می نمود و چنین پیام آوری به تمام جهانیان تعلق دارد و عاشق مهربانی و صلح است .
در بعثت باید جان انسان در رستاخیزی بزرگ متحول شود وانقلاب روحی در انسان به وقوع بپیوندد و از جهان خواب به عالم بیداری رهنمون شود چونان که اصحاب پیامبر در رویارویی با اسلام چنین شدند و مولانا در دیدار با شمس تبریزی به نامیرایی روح رسید.
مدرس دوره های مختلف شاهنامه، مثنوی، حافظ و خودشناسی
تدریس دوره های مثنوی بیش از 14 سال
تدریس دوره های حافظ شناسی بیش از 12 سال
تدریس دوره های شاهنامه خوانی بیش از 12 سال
تدریس دوره های خودشناسی بیش از 6 سال
نویسنده بیش از پانصد ساعت متن برای برانه های مختلف رادیویی و تلویزیونی
چاپ بیش از سه کتاب : باغ سبز عشق ، غربت وجودی در اثار مولانا و مجموعه اشعار غزلهای یک زائر
برگزیده جشنواره های ادبی، هنری و دانشگاهی و غیر دانشگاهی
دوره های داستان نویسی و فیلم نامه نویسی را در حوزه هنری گذراندم و نمایش نامه نویسی را در تالار محراب آموختم، بعدها نقاشی را نیز، نزد استادان مجربی از جمله استاد آقامیری گذراندم.
برگزیده چندین جشنواره ادبی ،هنری دانشگاهی و غیر دانشگاهی کشوری هستم و حاصل نوشته هایم سه کتاب و بسیاری نوشته های دیگر می باشد که به امید خدا برای جمع آوری وچاپ آنها در آینده نزدیک ،اقدام خواهم نمود.
سالهاست که به لطف خداوند بر خوان پر گوهر مثنوی نشسته ام و از برکات آن، با دوستان عزیزی آشنا شدم که همراه و هم قدمم در این مسیر سبز بوده اند .
اکنون درکلاس مثنوی به پانصدمین جلسه کلاس نزدیک می شویم می دانیم که عمری با هم بوده ایم در غم ها وشادی ها شریک هم بودیم اما از همه مهم ترمثنوی را کنار خود داشته ایم و مولانا هر گز از زندگی ما جدا نشده است .
تجربه ای که در این سالها از مثنوی یافته ام این است که مهم ترین رویکرد مولانا در مثنوی ،خودشناسی است
ما نمی توانیم پروازهای رفیع مولانا را تجربه کنیم .عرفان محض مولانا برای قواره انسان امروزین ،جامه ای بزرگ است و باید مثنوی را برای انسان امروز ساده کنیم
مثنوی پر از نکته های روانشناسی و اخلاقی است که به انسان کمک می دهد خود را میان بحبوبه های زندگی بیابد و بشناسد و چنین شد که کلاس خودشناسی را در کنار مثنوی آغاز کردم تا منظره های زیبای مثنوی را در وجود خودمان بیابیم .
امروز خدا را شاکرم که به من این لطف را داشته است که با مثنوی ارزشمند حضرت جلال الدین محمد مولوی آشنا شدم و اگر عمری دوباره بیابم ،باز وقتم را برای شاگردی در مکتب مولانا خواهم گذاشت چون هنوز بسیار نکته ها را باید در مثنوی بیابم ،بیاموزم و بیاموزانم .
مجموع دوره های برگزارشده
0+
اگر سوالی دارید بپرسید ادمین سایت در اسرع وقت با شما تماس می گیرند.
دیدگاهتان را بنویسید